فصل سوم : ریشه های عقیدتی انقلاب اسلامی
فصل سوم : ریشههای عقیدتی انقلاب اسلامی نقش عقیده، ایمان و باورهای عمومی عواملی که تاکنون در زمینهی انقلاب اسلامی بررسی نمودیم، در تحلیل نهایی به یک عامل اساسی باز میگردند و آن، اعتقاد و ایمان مردم است که به شکلهای مختلف و در ابعاد بهظاهر متفاوت برو
فصل سوم : ريشههاي عقيدتي انقلاب اسلامي
نقش عقيده، ايمان و باورهاي عمومي
عواملي كه تاكنون در زمينهي انقلاب اسلامي بررسي نموديم، در تحليل نهايي به يك عامل اساسي باز ميگردند و آن، اعتقاد و ايمان مردم است كه به شكلهاي مختلف و در ابعاد بهظاهر متفاوت بروز كرده است.
در حقيقت محور و شاخص اصلي انقلاب اسلامي، همان مكتبي و اسلامي بودن آن است. اين شاخص را ميتوان در ماهيّت انقلاب اسلامي و سير مبارزهي مردم مسلمان ايران، از ابتداي نهضت تا پيروزي آن به روشني ديد.
اعتقاد به اينكه اسلام تنها مكتب جامع و توحيدي است كه با داشتن طرحي كامل براي زندگي بشر، ميتواند عدالت، صلح، امنيّت، آزادي و ارتقاي معنوي انسان را تضمين كند، عامل اصلي پيدايي، رشد و پيروزي انقلاب اسلامي بوده است، زيرا برپايي يك نظام سياسي، اقتصادي و فرهنگي بر اساس طرح توحيدي و بينش اسلامي، جزءِ جدانشدني اعتقاد به كلّيّت اسلام، و مبارزه در راه برپايي چنين نظامي از بارزترين ابعاد جهاد در راه خدا و تجلّي ايمان است; ايماني كه در تصوير قرآني تنها در عمل ظاهر ميشود و همواره عمل صالح و تلاش در راه خداست كه محل تجلّي ايمان ميشود.
قرآن اعتقاد، هجرت، جهاد در راه خدا، پشتيباني از مبارزان راه او و ياريرساندن به پويندگان آن را پيوستهي به هم و شرط ايمان واقعي و رستگاري نهايي ميداند.
والذين آمنوا و هاجروا و جاهدوا في سبيل اللّه و الذين اوَوا و نصروا اولئك هم المؤمنون حقاً لهم مغفرةٌ و رزق كريم.(32)
و كساني كه ايمان آوردند و هجرت كردند و در راه خدا به جهاد پرداختند و كساني كه [مهاجران را] پناه دادند و ياري كردند، آنان همان مؤمنان واقعياند، بخشايش و روزي شايستهاي براي آنان خواهد بود.
ايمان به اين معني، به عوامل ديگري كه در گذشته توضيح داديم، پويايي ميبخشد و بدون آن، هرگز اين عوامل شكل نميگرفت و تأثيري را كه در بحثهاي قبل بيان كرديم، نميتوانست داشته باشد.
در اينجا لازم است اصالت خط مكتبي و اسلامي، و انقلاب و مباني فكري و عقيدتي آن را بيشتر توضيح دهيم و ريشههاي عقيدتي را به صورت مستقل بررسي كنيم.